نبوغ راستین زندگی

دست نویس های رهبری با شلوار خیس

نبوغ راستین زندگی

دست نویس های رهبری با شلوار خیس

نبوغ راستین زندگی

باخ در لحظه مرگ سرگرم تصحیح آخرین قطعه موسیقی خود بود.
اما لازم نیست نابغه باشید تا بخواهید تا لحظه آخر کار کنید. هر کدام از ما ، به طریق خودمان ، و در کار خودمان میتوانیم نابغه باشیم؛ حتی اگر جامعه ما را نابغه نداند.
نبوغ یعنی به انجام رساندن آنچه از آن لذت میبرید. این نبوغ راستین زندگی است.

پیام های کوتاه
  • ۹ آذر ۹۲ , ۱۱:۲۶
    1
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱۶ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

۱۸
تیر

"لعنتی هایی مثل من بیشرف تر از این حرف هایند . گاز میگیرند ، نیش میزنند ، میدرند . اما هرگز با دهان خونی به سراغ طعمه بعدی خود نمیروند."



خمودی ، حسرت و  خستگی ، خشم و دل آزردگی ، با اطمینان خاطر به کسی از او دلت قرص است از بین میرود.

دوستان نباید با هم داشته باشند ، اگر دارند دیگر دوستان هم تیمی که نباید با هم داشته باشند! اگر چیزی هست ، مسئله ای هست تنشی هست از آن نگذرید ، پش قدم شوید، بشینید و حل و فصلش کنید. بگویید و بخواهید که بگوید.

۱۸
تیر

    "اگر میخواهی در زندگی موفق شوی، باید مطمئن باشی که حق انتخاب نداری. باید پشتت را به دیوار بچسبانی. اشخاصی که در دست به خطر زدن تردید میکنند و از آن احتراز میجویند ، زیرا همه امکانات را در اختیار ندارند هرگز به جایی نمیرسند. دلیلش ساده است . وقتی همه درهای خروج را به روی خود میبندی و پشتت را به دیوار میچسبانی ، همه قدرتهای درونت را به تحرک وامیداری. با همه وجودت میخواهی چیزی به وقوع بپیوندد."

حکایت دولت و فرزانگی-صفحه 24

۱۷
تیر

اینجا دار مکافات است. هر چه کنی به سر خودت میاید. نیاز نیست خود را سرزنش کنی اما یادت باشد :اینجا دار مکافات است. نهایت تلاشت را بکن تا اشتباه دیگری مرتکب نشوی!

هر بزری که بکاری ، هر فرهنگی که از خود به جای بزاری ، همان میروید ، همان میوه را میچینی. از درخت سیب انتظار میوه گلابی نمیرود!


هیچکس دیگری را هم نمیتوان مقصر دانست جز همان کسی که بذر اشتباهی کاشت!


حس امروزم مانند ماهیگیری بود که در پایان یک روز نفس گیر تور را بالا بیاورد ببیند ای دل غافل ، تور پاره شده و تک تک ماهی ها دارند به بیرون میریزند. دست یکی دو تا ماهی را گرفتم کشان کشان سر میز آوردمشان. یکی شان قسمم داد که منم یک روز کوسه میشوم ، این چوب را ... بله!! با درایت امام به خیر گذشت!




پ.ن:  با خودم عهد بستم که هر روز مطلبی درباره چیزهایی که در طول روز یاد گرفته ام بنویسم. با 3 هدف:
1.این بلاگ تمرین تعهد من است. میخواهم خودم را به مدت نود روز متعهد به نوشتن "روزنوشت"ها بدانم و تعهدم را تقویت کنم.
2. مجبور میشود به کل روزی که پشت سر گذاشتم نگاه بیندازم و خودم را و اعمال و رفتار و گفتارم را جستوجو کنم و نقاط ضعف و قدرتم را بیابم و در جهت رشد شخصی ام پیش بروم.
3.تجربیاتم را با دیگران به اشتراک بگذارم.
۱۷
تیر

ماهی سرخ سر سفره هفت سین نمیتونه هیچ وقت اوزون برون رو ببلعه . اگه میخوای کوسه ها رو قورت بدی باس نهنگ بشی! امروز با خودم عهد بستم نهنگ بشم ، یه نهنگ قد یه دریا ! 

من کوسه هایی می خوام که بدرن ، پاره کنن  و دنبالم بدوئن . نپرسن چرا ، دلیل نخوان ، انجام بدن و سوالارو بزارن واسه فردا! یادشون بدم کهچجوری دل از زمین بکنن ، چجوری دل به دریا بدن تا اونا هم نهنگ بشن تا یه دریا تو دلشون جا شه . یادشون میدم!

۱۷
تیر

"شرایط بیرونی به راستی چندان مهم نیست . این را خوب به خاطر نگاه دار : همه رویدادهای زندگیت آیینه یی است که اندیشه هایت باز می تاباند . اگر به پذیرش این توهم گسترده که عوامل بیرونی زندگیت را تعیین میکنند ادامه بدهی ، ذهنت نخواهد توانست این اصل را دریابد . در واقع ، هر چیز زندگی ، مسئله گرایش است. زندگی دقیقا همان گونه است که تصویرش میکنی . هر چیز که برایت می آید ، محصول اندیشه های توست . پس اگر میخواهی زندگیت را عوض کنی ، باید از عوض کردن اندیشه هایت آغاز کنی "

حکایت دولت و فرزانگی - صفحه 44

۱۵
تیر

ماهی سیاه گفت: شما زیادی فکر می کنید. همه اش که نباید فکر کرد. راه که بیفتیم ، ترسمان به کلّی می ریزد.

صمد بهرنگی، کتاب ِ ماهی سیاه کوچولو