نبوغ راستین زندگی

دست نویس های رهبری با شلوار خیس

نبوغ راستین زندگی

دست نویس های رهبری با شلوار خیس

نبوغ راستین زندگی

باخ در لحظه مرگ سرگرم تصحیح آخرین قطعه موسیقی خود بود.
اما لازم نیست نابغه باشید تا بخواهید تا لحظه آخر کار کنید. هر کدام از ما ، به طریق خودمان ، و در کار خودمان میتوانیم نابغه باشیم؛ حتی اگر جامعه ما را نابغه نداند.
نبوغ یعنی به انجام رساندن آنچه از آن لذت میبرید. این نبوغ راستین زندگی است.

پیام های کوتاه
  • ۹ آذر ۹۲ , ۱۱:۲۶
    1
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
۰۳
شهریور

آخرین بار که آمد زمستان بود.

بدون پالتو ، با کلاهی پشمی که هر لحظه امکان داشت ذات الریه بگیرد.

دست آخر کلاهش را سمت جمعیت انداخت ، دستانش را به عصایش رسانید و مستقیم رفت ، تا در برف ها گم شد.

۰۲
شهریور

هنگامی که فرمان حمله صادر میشود نظم نظام برباد میرود .

۰۱
شهریور

" آیا میخواهم رویاهایم را قربانی برداشت ها یا خطاهای گذشته ام بکنم یا آماده ام اشتباهات گذشته ام را رها کرده و به راهم ادامه بدهم؟"

 ( سوپراستار)

۳۰
مرداد

"من زمانی سعی میکردم ، همه چیز را تغییر دهم! اما از درخت گلابی نمیتوان انتظار میوه سیب را داشت. شما نمیتوانید سیب ها را از درخت گلابی آویزان کنید ؛ ولی این مساله کمکی به شما نمیکند . حتی اگر روی درخت گلابی تابلو بزنید که این درخت سیب است ، باز هم در فصل خودش میوه ی گلابی میدهد!

چیزیکه من یاد گرفتم این بود که کسی نمیتواند کس دیگری را تغییر دهد ، بلکه این خود انسان ها هستند که اگر بخواهند ، میتوانند در خود ، تغییر ایجاد نمایند!"

 جادو - جیم ران

۲۹
مرداد

"دولتمند کاغذی به جوان داد و گفت:
هرچه را که از زندگی می‌خواهی بنویس. باید دقیق باشد
"

حکایت دولت و فرزانگی - مارک فیشر

۲۸
مرداد

لذت سخت و هوشمندانه کار کردن را میچشیم ، متعهدانه تلاش کردن را حس میکنیم و از اینکه صبح ها برای خلق رویاهایمان از خواب برمیخیزیم به خود میبالیم.

امروز اولین روز از تقویم من است . زندگی آغاز شد!

۲۷
مرداد

ما با همیم ، دست هایمان را به هم داده ایم و با هم قدم برمیداریم. دست هایمان را به هم داده ایم و حلقه ای ساخته ایم. قلمروی ما به بزرگی حلقه ایست که ساخته ایم. بزرگی ما در درون ما شکل میگیرد و نمود پیدا میکند . ما بزرگ میشویم و حلقه ی قلمرومان گسترش میبابد ، ما بزرگ میشویم تا حلقه قلمرومان ،"ما"ی بیشتری را در خود جای دهد. ما بزرگ میشویم و با هم قدم برمیداریم.

۲۶
مرداد

If it's to be, it's up to me

اگر همه آدم ها به اندازه کافی خودخواه بودند و به اندازه کافی برای خود ارزش قایل بودند ، دنیا جای بسیار بهتری میشد

۲۶
مرداد

حالا که میدانی واقعا چه میخواهی حواست باشد جا نمانی! هم قطارانت دارند جا میمانند ، این بار جلو راه بیوفت تا آنها پست سرت بیایند . تو می توانی جلودار باشی ، تو باید جلودار باشی!

۲۵
مرداد

بیا آشتی کن ، امتحانی ، ببین چه میشود .

اینبار به او اعتماد کن ، او را چه دیدی؟ ساید کمکی رسید.

قرارمان از روز اول هم همین بود: آنچه را باور کن که به نفعت است و به آن نیاز داری.

یا اینکه نتیجه میگیری و مزدش را میگیری یا اینکه تغییری اتفاق نمی افتد که چیزی از دست نداده ای. 

پس بیا و آشتی کن!