شب دوم
شنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۴ ق.ظ
اولین باران پاییزی باشد
آینه ها را نشسته باشی ، خط ها را رها کنی .
قدم ها را نشماری ، بینیات کیپ شود ، خنده ات بگیرد .
اولین باران پاییزی باشد
خیابان را رها کنی ، نعش شهر را بشوری .
نفس ها را تف کنی ، حنجره ات بخارد ، خنده ات بگیرد.
اولین باران پاییزی باشد
و مطمئن باشی ، دیگر از این خبرها نخواهد بود ...
- ۹۳/۰۷/۱۲